خیانت واژهای است که حتی شنیدن نام آن هم دلهرهآور است. خیانت زمانی رخ می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی بین زوجین نباشد. خیانت اعتماد و اطمینان بین همسران را از بین برده و ادامه زندگی را برای یکی از طرفین دشوار می کند.در بیشتر مواقع همسری که مورد بی وفایی یا خیانت قرار گرفته بشدت سرخورده می شود و حتی با تصمیمی عجولانه ممکن است میدان را برای نفر سوم خالی کند.
� انواع خیانت در خانواده
خیانت در خانواده را میتوان به 3 دسته مهم تقسیم کرد: خیانت عاطفی، خیانت جنسی و خیانت اینترنتی
در خیانت عاطفی، یکی از زوجین از نظر احساسی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه مند می شود. فرد از صحبت کردن با شخص دوم لذت می برد و تمایل دارد که اوقات فراغت خود را هم با او بگذراند. اغلب این افراد فرار از خانه و خانواده را به علت کمبود محبتهای عاطفی، نق زدن های دائمی یا نزاع و مجادله های همسر خود می دانند.
در خیانت جنسی، هیچ گونه احساس و عاطفهای میان فرد با طرف مقابلش وجود ندارد و تنها روابط جنسی و هیجانی موجب برقراری این رفتار ناپسند می شود. در واقع اغلب این افراد توانایی نه گفتن در روابط جنسی را ندارند و حتی ممکن است شرایطی برای آنها پیش آید که نتوانند در مقابلش بایستند. از سوی دیگر بیشتر این افراد مایلند بدانند که از نظر دیگران تا چه میزان جالب و جذابند. همین حس برتری جویی باعث گرایش آنها به روابط نامشروع می شود.
در خیانت اینترنتی هم فرد متاهل با فردی که همسر قانونی او نیست گفت و گو کرده و تصاویر، مشخصات یا مسائل خصوصی دو طرف رد و بدل می شود. در ادامه به بررسی عوامل خیانت در هریک از مردان و زنان میپردازیم:
� عوامل خیانت در زنان
1) عدم ارضای جنسی: مشکل برطرف نـشدن نـیاز جنـسی از جمله مواردی است کـه گـاهـی توسل به پدیده نکوهیـده خـیانت را در برخی زنان موجب می شـود. امـروزه با پـیـشـرفـت علـم پزشکی بسیاری از مشکلات و کمبودهای جنسی چه در مردان و چه در زنان براحتی قابل درمان می باشد.
2) فقدان رابطه گرم و صمیمی: با همسر یکی از عوامل اصلی خیانت زنانه روابط زن و شوهر است. زمانیکه بین زوجین، روابط زناشویی خوبی حاکم نباشد، این احتمال وجود دارد که زن به همسر خود خیانت کند. اختلالات جنسی که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود میآید و مشکلات شخصیتی باعث میشود که مرد نتواند به همسر خود محبت کند و فقدان محبت، عاطفه و روابط گرم و صمیمی باعث این خیانتها میشود. زنانی که محبت خوب و لازم را از همسرخود دریافت کرده و یا روابط زناشویی خوبی بین آنها برقرار باشد، احتمال خیانت در آنها بسیار کم است. 5 نیاز اساسی زنان در زندگی زناشویی مانند استفاده از روش مناسب حرف زدن، ابراز عشق و محبت، هدیه دادن در مناسبتها، تامین نیازهایمالی، روحی و امنیت روانی زن نقش موثری در کاهش احتمال خیانت زنان دارد.
3) پول و مشکلات اقتصادی: البته مسئله اقتصادی به تنهایی عامل خیانت زنانه نیست. فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند، ولی اگر پایبند به چارچوبهای اخلاقی باشد، امکان ندارد دست به خیانت بزند، اما فردی که به خاطر پول با جنس مخالف خود ارتباط برقرار میکند، بیشتر به دلیل میل به تجمل گرایی، مصرف بیشتر، مدگرایی و خرید کردن، به جنس مخالفی فراتر از چارچوب خانواده رو می آورد تا مورد حمایت او قرار گیرد.در این زمینه تعداد زنانی که به دلیل فقر مادی به ارتباط با جنس مخالف رو میآورند بسیار کم است. اما وقتی زن به دلیل اینکه همسرش معتاد بوده و یا بیکار و مریض است خیانت میکند در واقع �فحشا� است؛ یعنی زن خودفروشی میکند تا نیازهای مالی خود را تامین کند.
4) ماجرا جویی و حسادت: به نظر می رسـد پـست تـرین دلیـل بـرای انـجام خیـانت حس ماجرا جویی و برانگیخه شدن احساسات بر اثر حسادت نسبت بـه شـوهـران زنـان دیـگر مـیبـاشـد. ایـن نـوع انگیزه ها معمولا در زنانی که به نوعی دارای مشکلات و کمبودهـای روانـی در زندگی می باشند دیده شده و خوشبختانه دارای تعدد بسیار اندک است.
5) گذشته بیبندوبار زن(فساد اخلاقی): یکی دیگر از عوامل خیانت زن، گذشته اوست که در یک خانواده بیبندوبار و خیلی آزاد پرورش یافته و تربیت شده است و تربیت غلط گذشته باعث میشود همچنان حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که روابط زیادی داشته اند، به دلیل اینکه روابط صمیمانه و یا دوستیهای دوران مجردی خود را نمیتوانند به اتمام برسانند و برایشان بسیار سخت است تا خود را در زمان تاهل کنترل کنند در همان چارچوب به روابط خود ادامه میدهند.
6) احساس تنهایی و فراموش شدن: مسایل شخصیتی وجود دارد که امکان دارد یک زن تحمل تنهایی و بیکاری را نداشته و به سختی میتواند دقایق و یا ساعتی را تنها و بیکار بگذراند. زن احساس می کنـد کـسی که دوسـت داشـت تمام اوقـات خود را با او بـگـذرانـد اکنون بیشتر وقتش ر در محل کار و با همکاران و دوستان خود صرف میکند، احساس تنهایی می کند چراکه هرگاه همسر خود را میطلبد با پاسخ منفی مواجه میشود، بخاطر آنچه که انجام داده مورد تحسین قرار نمیگیرد، احساس کمبود مینماید چون شوهرش حداقل انتظاراتش را برآورده نمی کند.این زنان زمانیکه میخواهند تنهایی خود را پر کنند گرایش پیدا میکنند که وقت خود را با دیگران و یا جنس مخالف خود پر کنند. (هـمـه زنـان تـشـنـه و عاشق تعریف و تمجید توسط شوهرشان هستند بخصوص هنگامیکـه تغییری در آنها بوجود آید. به عنوان مثال: اگر زن خود را به شکل خاصی آرایش نمود و توسط شوهرش مورد توجه و تعریف قرار نگرفت باید انتظار داشت فرد دیگری زحمت اینکار را بکشد)
7) خیانت شوهر: اگرچه همه زنان برای انتقام جویی از هـمسرشان به آنها خیانت نمیکنند، ولی اکثرًا احساس می کنند حال که مورد خیـانت قرار گرفته اند آنها نیز مجاز به مقابله بـه مثـل می باشند. برخی تصور می کنند بایـد طعم تلخ دارویی که به آنها خورانده شده را به شوهراشان بخورانند ت متوجه اشتباه خود و آنچه که برسر همسرشان آمده بشوند.
8) داشتن نگاه صرفاً جنسی به همسر: برخی مردان متاسفانه به همسر خود فقط بعنوان یک شریک جنسی نگاه می کنند و از ارزشهای دیگر زندگی مطـلـع نیــستـنـد که ایـن امـر مـوجـب میـشود به امـور دیـگر نپرداخته و مسـیر اصـلی زنــدگی را منـحرف مـیسازند و درنـتـیجه سـرشکـسـتگی و پوچگرایی را برای همسر خود به ارمغان خواهندآورد که این نیز فکر نادرست خیانت را در او برای جبران کمبودهای زندگیش و بدست آوردن آنچه که شوهرش ازاو دریغ نموده، تقویت خواهد کرد.
9) دوران مجردی محدود: برخی از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشتهاند و یا زمان مجردی خیلی محدود بودند وقتی شرایطی را میبینند که زنان و مردان، رابطه آزادانهای با هم دارند. این افراد چون میخواهند گذشته خود را جبران کنند، به خیانت رو می آورند. شرکت درپارتی، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر میتوانند انگیزه خیانت را زیاد کند.
10) تغییرات شخصیتی و رفتاری شوهر: او دیگر مانند گذشته مهربان و با محبت نیست، زود عصبانـی می شـود، بـه هـر دلیل نزاع براه می اندازد، کمتر صحبت می کند، بهانه جویی مـی کنـد، ایـراد می گیـرد، بـه ظاهرش اهمیت نمیدهد، به همسرش اهمیت نمیدهد، دیگر از حرفهای عاشقانه اش خبری نیست و همه چیز به یکباره تغییر کرده است.
11) ابراز علاقه بیشتر توسط مردان دیگر: زنـان مـعمـولا وقـتـی مـورد وسوسه و اغوای شخص دیگری قرار میگیرند ممکن است دچار انحراف شوند.
12) عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان: عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگیهای طرفین میتواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج پیدا کند امکان دارد وسوسه در زن ایجاد شود که این رابطهها را تجربه کند.
13) تنوع طلبی: در برخی اوقات مشخص شده است فرد نتوانسته است با همسرخود زندگی کند و شاید بارها و بارها ازدواج کرده است. بهترین راهکار این است که باید علت این رابطهها را در سطح فردی مشخص شود و باید فرد به روانشناس مراجعه کند. باید مشخص شود که فرد اختلالات شخصیتی داردو یا خیر.ممکن است درگیر روابط چندگانه شوند و زیاد وفادار نباشد، برخی از افراد شخصیت ناهنجار و ضد اجتماعی داشته و در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد. برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و برای حفظ حریم خانواده بیشتر خانوادهها باید آموزش ببینند. آموزشهایی از طریق رسانههای گروهی، تلویزیون، رادیو و... باید صورت گیرد و این افراد باید متوجه شوند که چنین مسائلی چقدر میتواند هم در آینده خود و هم آینده فرزندان، آسیب جدی وارد کند.
� عوامل خیانت در مردان
1) عدم ارضاي نيازهاي جنسي در خانواده: یکی از انگیزههای اصلی در بحث ازدواج، تمایلات جنسی در افراد می باشد. این تمایلات چه در زن و چه در مرد نسبت به افراد جنس مخالف، دلیل رسیدن به زمان ازدواج می باشد. وجود این انگیزه در بشر در سطح وسیع، نشان دهنده طبیعی بودن وضع رشد فرد می باشد. این انگیزه به دلیل بقاء نسل بشر در انسان ایجاد شده است. چه بسا اگر این انگیزه نبود نسل بشر به فراموشی سپرده می شد. ارضاء این نیاز طبق قوانین شرعی، عرفی و قانونی در چهار چوب خانواده باید صورت گیرد. امّا هنگامی که به این نیاز مهم پاسخ مناسبی داده نشود فرد جهت رفع این نیاز به خارج از خانه پناه میبرد. برای حل این مشکل پیشنهاد میشود زوجهای جوان قبل از ازدواج جهت بررسی مزاجها و گرم و سرد بودن جنسی، به یک مشاور خانواده و یا روانشناس مراجعه کنند. و بعد از آن با مطالعه کتابها و فیلمهای آموزشی که در کتابفروشیهای معتبر و داروخانهها در دسترس میباشد اطلاعات جنسی خود را از نسبت به جنس مخالف افزایش دهند. (نگارنده به همه افرادی که خواهان داشتن زندگی خانوادگی سالمی میباشند توصیه میکند که این مورد را جدی گرفته و از حیای غیر منطقی بپرهیزند، چرا که تحقیقات نشان داده بیش از نیمی از طلاقهای ثبت شده در کشور به دلیل عدم ارضای نیازهای جنسی طرفین و یا نداشتن تفاهم جنسی بوده است.)
2) تنوعطلبی و طراوت طلبی مخرّب: برخی از افراد تمایل به برقراری ارتباط با جنس مخالف در خارج از خانواده دارند، در حالی که هیچ گونه مشکلی در ارتباط جنسی با همسرخود ندارند. این افراد به گونهای تنوع در روابط جنسی با فرد دیگری را خواستار هستند. یعنی زمانی که اقدام به همسرگزینی میکنند، مشکلی خاص با همسر خود نداشته و فقط برای تنوع، دست به این کار میزنند. داشتن تجربه جنسی با شریک جنسی دیگر همان اندازه برایشان لذت بخش است که خرید یک گوشی تلفن همراه پیشرفته و یا یک اتومبیل جدید! این نوع تنوع طلبی متاسفانه برای بسیاری از مردم جامعه ما امری عادی شده است.
3) عدم تامین نیازهای روحی و روانی: به گفته یکی از متخصصان خانواده، مهمترین عامل خیانت همسران، برآورده نشدن نیازها در خانه است. زن و شوهر از نظر قانونی و اخلاقی در قبال یکدیگر مسوولیت هایی دارند که هر گاه یکی از آنها مورد بی اعتنایی قرار گیرد به طوری که اگر نیازهای روحی و روانی فرد تامین نشود روابط تیره می شود تا جایی که هر فردی در بیرون به دنبال تامین کردن نیازهایش است.
از جمله نیازهای اساسی مردان میتوان به نیاز به داشتن یک معشوق خوب، آگاهی از روانشناسی مردان، توجه به حفظ آبرو، احترام به خانواده مرد از جانب زن، مادری خوب بودن برای فرزندان و مادری نوازشگر برای همسر اشاره کرد که در صورت کاهش یا فقدان هر یک از این نیازها مردان به فکر خیانت میافتند.
4) استفاده از شبکههای ماهوارهای مغایر با فرهنگ ایرانی- اسلامی: محققین حوزه خانواده با اشاره به تاثیر مخرب ماهواره بر رویکردهای اخلاقی زوج و زوجه در خانواده آن را عامل مهمی در قبح زدایی از این رفتار غیر اخلاقی برشمردند و تاکید کردند: 90 درصد افرادی که دچار این انحراف می شوند از ماهواره استفاده می کنند. ماهواره با القاء الگوهای فرهنگی ناهنجار وغلط در خانواده و کمرنگ کردن مسائل محرم و نامحرم نقش بسیار موثری در شکستن حرمتها و حریمهای خانواده و در نتیجه خیانت افراد دارد.
5) گذشته بیبندوبار مرد: فردی که در یک خانواده بی بندوبار پرورش یافته و بزرگ شده به نوعی با تربیت سالم بیگانه است. یعنی نمی داند که روابط سالم حاکم بر خانواده چیست و چگونه است. این گونه افراد ارتباط بی قید و شرط، برقراری روابط نامشروع و ابراز تمایلات احساسی نابجا به جنس مخالف را جزئی از زندگی خود می دانند و حتی پس از ازدواج نیز این روابط را حفظ کرده و به آن ادامه می دهند.
6) زود انزالی در مردان: وقتی مردی به دلیل داشتن اضطراب و استرس توان تداوم یک رفتار جنسی را نداشته و زود به حد انزال میرسد، طرف مقابل نمی تواند تجربه یک ارگاسم توام با لذت را داشته باشد. این موضوع ناخوداگاه حسرت یک رابطه سالم رابرای همسر (زوجه) به همراه خواهد داشت. رقابت با دیگر افراد هم جنس خود (خانمها) و مقایسه نمودن آنها از این بابت با رفتارهای خود و همسر، ناخواسته باعث گرایش به طرف افرادی دیگر جهت ارضاء رفتارهای جنسی در زن میشود.
� عوامل مشترک خیانت در هر دو گروه مردان و زنان:
1) اشتباه در انتخاب همسر: یکی از عوامل اصلی ارضاء رفتارهای جنسی خارج از خانواده، عدم رضایت از ازدواج در بین زوج ها میباشد. ازدواج اجباری، عدم اطلاع از شرایط یک ازدواج سالم، اختلاف فرهنگی، اختلاف سطح طبقاتی افراد، عدم ارضاء روانی از انتخاب و احساس مغبون شدن در ازدواج و بخصوص عدم جذابیت همسر به عنوان عوامل مخرب اصلی در ازدواج می باشند.
2) عدم پایبندی اخلاقی به اصول خانواده: تا زمانی که فرد ازدواج نکرده، اگر اقدامی انجام دهد، مسئولیت این رفتار بر عهده خود اوست و کسی هم در قبال این رفتار زیاد از فرد توقع و انتظاری خاص ندارد ولی به محض اینکه فرد ازدواج نمود، شرعاً، عرفاً و قانوناً به همسر خود متعهد می شود که هیچ گونه خطایی در رفتار جنسی و عاطفی نداشته باشد. این تعهد باید تا زمانی که همسر وی همسر قانونی، عرفی و شرعی است پایدار باشد. مگر اینکه از وی جدا شود و طبق مقررات دیگر همسر عرفی و قانونی و شرعی همدیگر نباشند.
3) بیماری خاص و یا سرد مزاجی جنسی: در مواردی دیده شده است که زوج یا زوجه به این دلیل که همسر وی از شرایط جسمی و جنسی سالمی برخوردار نیست، از برقرار رابطه جنسی منع می شود. بطور مثال در بیماران قلبی عروقی، افراد دارای فشار خون بالا، افراد دارای بیماری دیابت و غیره این رفتارها در حد نرمال نیستند. همسران این نوع بیماران به دلایل خواسته یا ناخواسته تن به روابط جنسی با دیگران میدهند.
4) تنهایی و بیکاری: برخی از افراد در زمان های فراغت با جنس مخالف ارتباط برقرار کرده و به نوعی وقت خود را پر میکنند.
5) رواج بیبندوباری در جامعه: وقتی در جامعه ای روابط ناشایست رواج یابد و علنی شود، روابط برخی از زنان و مردان آزادانه شده و قبح و زشتی آن کمرنگ و در نهایت عادی می شود. در این زمان احتمال دارد برخی از همسران جذب وسوسه دنیای پرزرق و برق شده و بخواهند این گونه روابط را تجربه کنند.
در ضمن دستیابی به موقعیت های اجتماعی بالاتر، تنوع در به دست آوردن جذابیت های جنسی، امیال سرکوفته کودکی و نوجوانی ، احساس محق بودن، عدم شناخت کامل زوجین از نیازهای یکدیگر، نبود ارتباط عاطفی و صمیمانه، ضعف مبانی اخلاقی، ازدواج های ناهمگون و اجباری، ضعف اعتقادات مذهبي و پايبند نبودن به سنتها، مشکل شخصيتي و رواني يکي از زوجين،ازدواج هایی که بر اساس احساسات و بدون آگاهی سر گرفتهاند و انتقام تلافی جویانه در برابر شک و گمان های افراطی و نابجای همسران از دیگر عوامل خیانت زوجین محسوب می شود.
نکته: تفکیکی که نگارنده مقاله فوق انجام داده است به این معنا نیست که عواملی که برای زنان یا مردان برشمردیم مخصوص آن گروه باشد. بلکه به این معناست که آن دلایل بیشتر در آن گروه نمود دارد، در واقع ممکن است علتی که برای خیانت در گروه زنان عنوان شده است در گروه مردان هم مشاهده شود.
برچسبها: خیانت , همسر , خانواده , ریشه ها